سخت ترین لحظه ها لحظه هاییه که مجبور میشی برای این که کمی از تنهاییت کم کنی انگشت شصت خودتو بالا بیاریو اشکای روی گونتو پاک کنی تا شاید حس کنی که کسی هست تا حواسش بهت باشه کسی هست که وقتی تنهایی میخواد ارومت کنه سخت ترین لحظه ها لحظه هاییه که عروسک بچگیتو بغل کنیو بگی عزیزم تو خیلی دوست خوبی هستی تنها دوستی که هنوز باهام مونده تویی تنها کسی که خنجر نزده نامردی نکرده تویی اون لحظه هاست که میخوای خودتو گول بزنی تا شاید یکم اروم بشی هر چقدر کم ولی برات کافیه اما یکم که میگذره حالت بدتر میشه چون یادت میاد که اون دستای خودت بوده که اشکاتو پاک کرده نه دست یه دوست یادت میاد که اون عروسک جون نداشته وگرنه اونم تنهات میگذاشت اونوقته که یادت میاد سخت ترین لحظه زندگیت لحظه ایه که همه چی رو یادت میاد ...
برای من زیاد مهم نیست که چی بشه اگر توهم تنها ارزوت دیدن عروسی داداشت بود برات مهم نبود چی بشه خیلی وقتا دلم میخواد دلیل سر دردای زیادم یه تومور بزرگ توی سرم باشه اونوقته که هم به ارزوم میرسمو عروسیه داداشمو میبینم هم میمیرمو راحت میشم از این زندگی خستگی که شاخ و دم نداره ... من خسته شدم
:: موضوعات مرتبط:
عاشقانه ها ,
,
:: برچسبها:
جملات عاشقانه ,
عشق ,
تصویر عاشقانه ,
عاشقانه ,
تصویر زیبا ,
دلتنگی ,
جملات زیبا ,
|
امتیاز مطلب : 418
|
تعداد امتیازدهندگان : 109
|
مجموع امتیاز : 109